اینجا چه خبره که جلال میگه مابچمونوازدست دادیم، وقتی حمیده بانومیره رقیه ازجلال تشکرمیکن و جلال میگه تشکرمیکن این اولین باری بود که جلال دروغ گفت و میره پیش جودا توبغلش گریه میکنه و غذانمیخوره و جودابرای اینکه متقاعدش کنه میگه منم نمیخوام که بعدش جلالم میخوره
:: بازدید از این مطلب : 3632
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5